آماده کردن نوجوانان برای زندگی
سعادت را به خانهٔ خود آورید
آماده کردن نوجوانان برای زندگی
اسماعیل * میگوید: «گفتگو با پسرانم همیشه خوشایند بود. آنها به حرفهایم گوش میدادند و عمل میکردند. اما حال که به سن نوجوانی رسیدهاند در هر موردی با من اختلافنظر دارند. حتی فعالیتهای دینیمان را زیر سؤال میبرند و میگویند: ‹چه لزومی دارد که در بارهٔ کتاب مقدّس صحبت کنیم؟› چنین مشکلاتی را در خانوادههای دیگر دیده بودم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم برای خانوادهٔ خودم این مشکل رخ دهد.»
آیا فرزندتان دوران نوجوانی را میگذراند؟ این دوران میتواند بسیار شگفتانگیز باشد. از طرفی نیز میتواند بسیار پراضطراب باشد. شاید موقعیتهای زیر را در خانه تجربه کرده باشید!
▪ وقتی که پسرتان کوچک بود هر کجا که میرفتید دنبالتان میکرد و میخواست با شما باشد. اما حالا که به سن نوجوانی رسیده، خودش همه جا میرود و احساس میکنید که نمیخواهد همراهش باشید.
▪ وقتی دخترتان بچه بود همه چیز را برایتان تعریف میکرد. اما حالا که به سن نوجوانی رسیده، با دوستانش کلوپی درست کرده، و شما را هم به کلوپش راه نمیدهد.
اگر چنین اتفاقاتی در خانهٔ شما رخ میدهد سریع قضاوت نکنید و نگویید که فرزندم سرکش شده است. پس جریان چیست؟ برای پاسخ به این سؤال بگذارید ببینیم که دوران بلوغ چه نقش مهمی در رشد فرزندتان ایفا میکند.
بلوغ، مرحلهای مهم
مراحل زندگی بچه برای والدین مثل دفتر خاطراتی میماند که هر جملهٔ آن با واژهٔ «اوّلین» آغاز میشود. برای مثال، اوّلین قدمی که بچه برمیدارد، اوّلین کلمهای که به زبان میآورد، اوّلین روزی که به مدرسه میرود و غیره. والدین از این که فرزندشان به مرحلهٔ جدیدی از زندگی پا میگذارد شاد میشوند. بلی، رشد طبیعی فرزندان چیزی است که همهٔ والدین مشتاق دیدن آن هستند.
دوران بلوغ نیز مرحلهٔ مهمی از زندگی فرزند است. با این تفاوت که این مرحلهٔ رشد برای برخی از والدین دشوار است. هیچ پدر یا مادری دوست ندارد ببیند که فرزند مطیعش به نوجوانی دمدمی مزاج تبدیل شده است! مطمئناً این موضوع باعث نگرانی والدین میشود. ولی، نباید فراموش کرد که دوران بلوغ مرحلهٔ بسیار مهمی از رشد فرزند است. به چه دلیل؟
کتاب مقدّس نشان میدهد که روزی «مرد پدر و مادر خود را ترک» خواهد کرد. (پیدایش ۲:۲۴) در واقع، پدر و مادر باید با استفاده از دوران بلوغ، پسر یا دخترشان را برای آن روز تلخ و شیرین آماده سازند. در آن روز فرزندتان باید قادر باشد همچون پولُس بگوید: «زمانی که طفل بودم، چون طفل حرف میزدم و چون طفل فکر میکردم و مانند طفل تعقّل مینمودم. اما چون مرد شدم، کارهای طفلانه را ترک کردم.» — ۱قُرِنتیان ۱۳:۱۱.
در اصل پسر یا دختر شما دوران کودکی را پشت سر میگذراند و یاد میگیرد به جوانی بالغ و مسئولیتپذیر تبدیل شود که قادر است خانه را ترک کرده، روی پای خود بایستد. کارشناسی این دوران را برای والدین به صورت غمانگیزی توصیف کرده، میگوید مانند این است که ‹مهمان میخواهد برود ولی میزبان از او دل نمیکند.›
بلی، شاید فکر این که پسر یا دختر «کوچک» شما زندگی مستقلی را آغاز کند باور نکردنی باشد. شاید از خود بپرسید:
▪ «اگر پسرم هنوز یاد نگرفته که اتاقش را مرتب کند، چطور میتواند خانهٔ خود را تمیز و مرتب نگه دارد؟»
▪ «اگر دخترم هنوز یاد نگرفته از پولش درست استفاده کند چطور میتواند خرج خانه را اداره کند؟»
اگر چنین افکاری شما را آزار میدهد فراموش نکنید که مستقل شدن فرزندتان یک شبِ رخ نمیدهد بلکه راهی است که سالها طول میکشد. به علاوه، از تجربهٔ شخصی این سخن کتاب مقدّس را آموختهاید که «حماقت در دل طفل بسته شده است.» — امثال ۲۲:۱۵.
پس حال که فرزندتان به ابتدای نوجوانی رسیده ضروری است به طور صحیح هدایت و راهنمایی شود تا به شخصی بالغ و مسئولیتپذیر تبدیل گردد. بدین شکل، قوای ذهنیاش با تمرینهای طولانی پرورش مییابد تا بتواند نیک و بد را از هم تشخیص دهد. — عبرانیان ۵:۱۴.
کلید موفقیت
برای آن که نوجوانتان به شخصی بالغ تبدیل شود نیاز است که قوای ذهنیاش را پرورش دهید تا شخصاً بتواند تصمیمات معقولی در زندگی بگیرد. (رومیان ۱۲:۱، ۲) اصول کتاب مقدّس که در زیر بیان شده است در این رابطه به شما کمک میکند.
در کتاب مقدّس آمده است: «اعتدال شما بر جمیع مردم معروف بشود.» (فیلیپیان ۴:۵) شاید فرزندتان تقاضا کند که دیرتر از معمول به خانه بیاید و شما آن را نپذیرید. اما فرزندتان با ناراحتی میگوید: «من که دیگه بچه نیستم!» طبیعتاً آمادهاید که در جواب بگویید: «ولی مثل یک بچه رفتار میکنی!» در این موقع بهتر است صبر کنید و این نکته را در نظر بگیرید. معمولاً نوجوانان خواهان آزادی بیش از حد هستند. اما والدین کمتر رغبت دارند که به آنان آزادی دهند. پس بهتر است به دیدگاه نوجوانتان فکر کنید و گاهگاهی تقاضای او را بپذیرید.
این کار را امتحان کنید: یکی دو مورد را که میتوانید به فرزندتان آزادی بیشتری دهید بر روی کاغذی بنویسید. به فرزندتان توضیح دهید که اگر اعتماد شما را جلب کند آزادی بیشتری دریافت میکند. برای مثال، اگر از آزادیای که دریافت کرده است فراتر نرود، رفتهرفته آزادی بیشتری به او خواهید داد. در غیر این صورت، آن آزادی را نیز از دست میدهد. — متّیٰ ۲۵:۲۱.
در کتاب مقدّس آمده است: «ای پدران، بر فرزندان خود زیاد سخت نگیرید مبادا دلسرد شوند.» (کُولُسیان ۳:۲۱، اش) برخی از والدین فرزندشان را بیش از حد کنترل میکنند و برای آن که مواظب رفتار فرزندشان باشند او را محدود میکنند. مثلاً برای او دوست انتخاب میکنند و به تلفنهایش گوش میدهند. اما این گونه کنترلهای شدید نتیجهای معکوس دارد. اگر فرزندتان احساس کند که در خانه حبس شده است، از خانه فراری میشود. اگر دائماً از دوستانش ایراد بگیرید از شما دور شده، به دوستانش نزدیکتر میشود. گوش دادن به تلفنهایش باعث میشود که پنهانی با دوستانش تماس بگیرد. هر چه بیشتر سختگیری کنید تسلّط کمتری بر فرزند خود خواهید داشت. در واقع اگر نوجوانتان یاد نگیرد که در زندگی تصمیم بگیرد در آینده وقتی زندگی مستقلی تشکیل داد قادر نخواهد بود در زندگی تصمیمگیری کند.
این را امتحان کنید: وقتی با فرزندتان در مورد موضوعی صحبت میکنید با استدلال به او نتیجهٔ تصمیمگیریاش را نشان دهید. برای مثال، به جای آن که از دوستانش ایراد بگیرید، چنین بپرسید: «فکر کردی که اگر [نام دوستش] هنگام ارتکاب جرم دستگیر شود چه اتفاقی میافتد؟ دستگیری او چه تأثیری روی تو میگذارد؟» به نوجوان کمک کنید که متوجه شود تصمیمگیریهایش باعث خوشنامی یا بدنامی او میشود. — امثال ۱۱:۱۷، ۲۲؛ ۲۰:۱۱.
اَفَسُسیان ۶:۴) واژهٔ «نصیحت» در این آیه در زبان اصلی بر اصلاح کردن ذهن دلالت دارد. پس فقط به مفهوم نصیحت کردن نیست، بلکه والدین باید وجدان فرزندشان را چنان شکل دهند تا بر اَعمالش تأثیر بگذارد. این موضوع در زمانی که فرزند پا به دوران نوجوانی میگذارد اهمیت بیشتری مییابد. پدری به نام آندره میگوید: «هر چقدر فرزندتان بزرگتر میشود به همان اندازه نیز باید شیوهٔ گفتگوی خود را با او تغییر دهید و استدلال کنید.» — ۲تیموتاؤس ۳:۱۴.
در کتاب مقدّس آمده است: «ای پدران، فرزندان خود را به خشم میاورید بلکه ایشان را به تأدیب و نصیحت خداوند تربیت نمایید.» (این را امتحان کنید: وقتی مسئلهای روی میدهد نقش خود را با فرزندانتان عوض کنید. از او بپرسید که اگر فرزند او بودید در این رابطه چه توصیهای به شما میداد. سپس به او وقت دهید که در این مورد تحقیق کند و برای رد یا قبول آن دلایل بیاورد. بعد از یک هفته، موضوع را دوباره با هم گفتگو کنید.
در کتاب مقدّس آمده است: «آنچه آدمی بکارد، همان را درو خواهد کرد.» (غَلاطیان ۶:۷) برای تربیت بچهای کوچک میتوان او را تنبیه کرد، مثلاً از کاری که دوست دارد محرومش کرد. اما چنین برخوردی با یک نوجوان بیفایده است. بهتر است به او کمک کنید تا به عاقبت کارهای خود فکر کند. — امثال ۶:۲۷.
این را امتحان کنید: اگر نوجوانتان بدهکار شده است، بدهی او را نپردازید. اگر در مدرسه از امتحانی رد شده است پیش معلّمش از او طرفداری نکنید. بگذارید که عاقبت کارهای خود را ببیند و از آنها درس بگیرد.
شما والدین احتمالاً آرزو دارید که فرزندتان در جادهٔ زندگی بدون هیچ مانع با موفقیت قدم برداشته، به شخصی بالغ تبدیل شود. اما این جاده به ندرت صاف و هموار است. به هر حال، دوران نوجوانی فرصت خوبی است که والدین به فرزندشان کمک کنند تا «در راهی که باید برود تربیت» شود. (امثال ۲۲:۶) اصول کتاب مقدّس پایهٔ محکمی است که میتوان خانواده را بر آن بنا کرد.
[پاورقی]
^ بند 3 اسم تغییر کرده است.
از خود بپرسید. . .
وقتی که پسر یا دخترم مستقل میشود آیا قادر است نکات زیر را در زندگی دنبال کند؟
▪ راغب بودن به کار
▪ گرفتن تصمیمات صحیح
▪ داشتن گفتگویی مؤثر با دیگران
▪ حفظ سلامتی خویش
▪ اداره کردن امور مالی خویش
▪ تمیز و مرتب کردن خانه یا آپارتمان
▪ حفظ فعالیتهای روحانی
[تصویر در صفحهٔ ٣٠]
اگر فرزند نوجوان شما عاقلانه رفتار کند
آیا به او آزادی بیشتری میدهید؟